که چی؟ چقد دلت باید تپ تپه کنه؟ هی یادت بره هی یادت بیاد، بعد بری سر بزنی جایی. نومید. خسته. بی تاب...
یه وقتایی بی خیال می شم. بعد خودمو می بینم که دارم اینجا قدم می زنم.
شادی ببینمت.
عین آدمی که صد عمر، هزار عمر بعد برگرده و هر روز بره پاتوق قدیمی...
اصلن نمی دونم چرا نمیام مستقیم باهات حرف بزنم...
انگار منتظر باشم...
رفته باشی جایی و من نشسته باشم به پنجره....
هی داد...
بازگشت...برچسب : نویسنده : talesofabluehome بازدید : 69